بنام خدا
میلادحضرت امام جوادعلیه السلام فرزند بزرگوارحضرت امام رضا علیه السلام
برشیفتگان امامت وولایت مبارک باد.
مولودی پرخیروبرکت
در خانواده امام رضا-علیه السلام-و در محافل شیعه، از حضرت جواد-علیه السلام-به عنوان مولودی پرخیر و برکتیاد میشد. چنانکه «ابو یحیای صنعانی» میگوید: روزی در محضر امام رضا-علیه السلام-بودم، فرزندش ابو جعفر را که خردسال بود، آوردند. امام فرمود: «این مولودی است که برای شیعیان ما، با برکتتر از او زاده نشده است» (1).
گویا امام، به مناسبتهای مختلف، از فرزند ارجمند خود با این عنوان یاد میکرده و این موضوع در میان شیعیان و یاران امام رضا-علیه السلام-معروف بوده است، به گواه اینکه دو تن از شیعیان بنام «ابن اسباط» و «عباد بن اسماعیل» میگویند: در محضر امام رضا-علیه السلام-بودیم که ابو جعفر را آوردند، عرض کردیم: این همان مولود پرخیر و برکت است؟ حضرت فرمود: «آری، این همان مولودی است کهدر اسلام با برکتتر از او زاده نشده است» (2).
باز «ابو یحیای صنعانی» میگوید: در مکه به حضور امام رضا-علیه السلام-شرفیاب شدم، دیدم حضرت موز را پوست میکند و به فرزندش ابو جعفر میدهد. عرض کردم: این همان مولود پرخیر و برکت است؟ فرمود: «آری، این مولودی است که در اسلام مانند او، و برای شیعیان ما، بابرکتتر از او زاده نشده است» (3).
شاید در بدو نظر تصور شود که مقصود از این حدیث این است که امام جواد از همه امامان قبلی برای شیعیان، با برکتتر بوده است، در حالی که چنین مطلبی قابل قبول نیست، بلکه بررسی موضوع و ملاحظه شواهد و قرائن، نشان میدهد که ظاهرا مقصود از این حدیث این است که تولد حضرت جواد در شرائطی صورت گرفت که خیر و برکتخاصی برای شیعیان به ارمغان آورد، بدین معنا که عصر امام رضا-علیه السلام-عصر ویژهای بوده و حضرت در تعیین جانشین خود و معرفی امام بعدی، با مشکلاتی روبرو بوده که در عصر امامان قبلی، بی سابقه بوده است، زیرا از یک سو پس از شهادت امام کاظم-علیه السلام-گروهی که به «واقفیه» معروف شدند، بر اساس انگیزههای مادی، امامتحضرت رضا-علیه السلام-را انکار کردند و از سوی دیگر امام رضا-علیه السلام-تا حدود چهل و هفتسالگی دارای فرزند نشده بود و چون احادیث رسیده از پیامبر حاکی بود که امامان دوازده نفرند که نه نفر آنان از نسل امام حسین خواهند بود، فقدان فرزند برای امام رضا-علیه السلام-، هم امامتخود آن حضرت، و هم تداوم امامت را زیر سؤال میبرد و واقفیه این موضوع را دستاویز قرار داده امامتحضرت رضا-علیه السلام-را انکار میکردند.
گواه این معنا، اعتراض «حسین بن قیاما واسطی» به امام هشتم در اینمورد، و پاسخ آن حضرت است. «ابن قیاما» که از سران «واقفیه» بوده است (4) ، طی نامهای به امام رضا-علیه السلام-او را متهم به عقیمی کرد و نوشت: چگونه ممکن است امام باشی در صورتی که فرزندی نداری؟ !
امام در پاسخ نوشت: از کجا میدانی که من دارای فرزندی نخواهم بود، سوگند به خدا، بیش از چند روز نمیگذرد که خداوند پسری به من عطا میکند که حق را از باطل جدا میکند (5).
این شگرد تبلیغی از طرف «حسین بن قیاما» (و دیگر پیروان واقفیه) منحصر به این مورد نبوده است، بلکه این معنا به مناسبتهای مختلف و در موارد گوناگون تکرار میشده و امام رضا-علیه السلام-همواره سخنان و دلائل آنان را رد میکرده است (6) ، تا آنکه تولد حضرت جواد به این سمپاشیها خاتمه داد و موضع امام و شیعیان که از این نظر در تنگنا قرار گرفته بودند، تقویت گردید و اعتبار و وجهه تشیع بالا رفت (7).
وسوسههای واقفیه و دشمنان خاندان امامت در این مورد، به حدی بود که حتی پس از ولادت حضرت جواد که واقفیه را خلع سلاح کرد، گروهی از خویشان امام رضا-علیه السلام-طبعا بر اساس حسد ورزیها و تنگ نظریها-گستاخی را به جاییرساندند که ادعا کردند که حضرت جواد، فرزند علی بن موسی نیست! !
آنان در این تهمت ناجوانمردانه و دور از اسلام، برای مطرح کردن اندیشههای پنهانی خویش، جز شبهه عوامفریبانه عدم شباهت میان پدر و فرزند از نظر رنگ چهره! چیزی نیافتند و گندمگونی صورت حضرت جواد را بهانه قرار داده گفتند: در میان ما، امامی که گندمگون باشد وجود نداشته است! امام هشتم فرمود: او فرزند من است. آنان گفتند: پیامبر اسلام (ص) با قیافه شناسی داوری کرده است (8) ، باید بین ما و تو قیافه شناسان داوری کنند. حضرت (ناگزیر) فرمود: شما در پی آنان بفرستید ولی من این کار را نمیکنم، اما به آنان نگویید برای چه دعوتشان کردهاید...
یک روز بر اساس قرار قبلی، عموها، برادران و خواهران حضرت رضا-علیه السلام-در باغی نشستند و آن حضرت، در حالی که جامهای گشاده و پشمین بر تن و کلاهی بر سر و بیلی بر دوش داشت، در میان باغ به بیل زدن مشغول شد;گویی که باغبان است و ارتباطی با حاضران ندارد.
آنگاه حضرت جواد-علیه السلام-را حاضر کردند و از قیافه شناسان درخواستنمودند که پدر وی را از میان آن جمع شناسایی کنند. آنان به اتفاق گفتند: پدر این کودک در این جمع حضور ندارد;اما این شخص، عموی پدرش، و این، عموی خود او، و این هم عمه اوست، اگر پدرش نیز در اینجا باشد باید آن شخص باشد که در میان باغ بیل بر دوش گذارده است، زیرا ساق پاهای این دو، به یک گونه است! در این هنگام امام رضا-علیه السلام-به آنان پیوست. قیافه شناسان به اتفاق گفتند: پدر او، این است!
در این هنگام علی بن جعفر، عموی حضرت رضا، از جا برخاست و بوسه بر لبهای حضرت جواد زد و عرض کرد: گواهی میدهم که تو در پیشگاه خدا امام من هستی (9). بدین ترتیب یکبار دیگر توطئه و دسیسه مخالفان امامتبرای خاموش ساختن نور خدا، با شکست روبرو شد و خداوند آنان را رسوا ساخت.
پینوشتها:
1) شیخ مفید، الارشاد، قم، مکتبة بصیرتی، ص 319-طبرسی، اعلام الوری، الطبعة الثالثة، المکتبة الاسلامیة، ص 347-فتال نیشابوری، روضة الواعظین، الطبعة الاولی، بیروت، مؤسسة الاعلمی للمطبوعات، 1406 ه. ق، ص 261-کلینی، اصول کافی، تهران، مکتبة الصدوق، 1381 ه. ق، ج 1، ص 321-علی بن عیسی الاربلی، کشف الغمة، تبریز، مکتبة بنی هاشمی، 1381 ه. ق، ج 3، ص 143.
2) مجلسی، بحار الانوار، الطبعة الثانیة، تهران، المکتبة الاسلامیة، 1395 ه. ق، ج 50، ص 20.
3) کلینی، فروع کافی، الطبعة الثانیة، تهران، دار الکتب الاسلامیة، 1362 ه. ش، ج 6، ص 361-قزوینی، سید کاظم، الامام الجواد من المهد الی اللحد، الطبعة الاولی، بیروت، مؤسسة البلاغ، 1408 ه. ق، ص 337.
4) شیخ مفید، الارشاد، قم، مکتبة بصیرتی، ص 318-علی بن عیسی الاربلی، کشف الغمة، تبریز، مکتبة بنی هاشمی، 1381 ه. ق، ج 3، ص 142-تستری، محمد تقی، قاموس الرجال، تهران، مرکز نشر الکتاب، ج 3، ص 37.
5) کلینی، اصول کافی، تهران، مکتبة الصدوق، 1381 ه. ق، ج 1، ص 320-طبرسی، اعلام الوری، الطبعة الثالثة، المکتبة الاسلامیة، ص 346-علی بن عیسی الاربلی، همان کتاب، ص 142-شیخ مفید، همان کتاب، ص 318.
6) علی بن عیسی الاربلی، همان کتاب، ص 142-تستری، همان کتاب، ص 316-کلینی، همان کتاب، ص 321-طوسی، اختیار معرفة الرجال (معروف به رجال کشی) ، تصحیح و تعلیق: حسن المصطفوی، مشهد، دانشگاه مشهد، 1348 ه. ق، ص 553، حدیثشماره 1045.
7) قزوینی، سید کاظم، الامام الجواد من المهد الی اللحد، الطبعة الاولی، بیروت، مؤسسة البلاغ، 1408 ه. ق، ص 337.
8) معتبر شناخته شدن قیافه شناسی از طرف پیامبر اسلام (ص) ادعائی بود که صرفا از طرف آنان مطرح شد، و هرگز به معنای تایید آن از طرف امام رضا-علیه السلام-نبود، و اگر حضرت به این پیشنهاد تن درداد، یا از روی ناگزیری و یا به این دلیل بود که میدانست این کار در نهایت، به روشن شدن واقعیت، و اثبات پوچی ادعای آنان تمام میشود.
قیافه شناسان کسانی بودند که از روی شباهت اندام، نسب اشخاص را تعیین میکردند. قیافه شناسی نزد اعراب جایگاه مهمی داشت. علمای امامیه تعلیم و تعلم و گرفتن مزد در قبال انجام دادن این عمل را حرام میدانند. برخی از علمای امامیه این عمل را مطلقا حرام شمردهاند و برخی در صورتی آن را حرام میدانند که موجب فعل حرام یا منجر به اظهار نظر قطعی گردد. هر کس که از فقه اسلامی آگاهی داشته باشد، عدم جواز این عمل و استفاده از آن را مسلم میداند، چه رسد به این که به استناد آن، مسائل مربوط به ارث و نکاح و امثال اینها حل گردد! (ر. ک به: مقرم، سید عبد الرزاق، نگاهی گذرا بر زندگانی امام جواد-علیه السلام-، ترجمه دکتر پرویز لولاور، مشهد، بنیاد پژوهشهای اسلامی آستان قدس رضوی، 1370 ه. ش، ص 35) .
9) کلینی، اصول کافی، تهران، مکتبة الصدوق، 1381 ه. ق، ج 1، ص 322-مقرم، سید عبد الرزاق، نگاهی گذرا بر زندگانی امام جواد-علیه السلام-، ترجمه دکتر پرویز لولاور، مشهد، بنیاد پژوهشهای اسلامی آستان قدس رضوی، 1370 ه. ش. ص 36. به همین هتبود که امام رضا-علیه السلام-خود را به رسول خدا، و فرزندش جواد را به ابراهیم فرزند پیامبر تشبیه میکرد، زیرا پس از تولد ابراهیم از ماریه قبطیه برخی از همسران رسول خدا از روی حسد، چنین تهمتی به وی زدند و گفتند: این نوزاد از «جریح» خادم رسول اکرم است! ! ولی پس از تحقیق و کاوش روشن شد که اصولا «جریح» فاقد عضو تناسلی است! و به این ترتیب خداوند دروغ آنان را آشکار ساخت و ماریه را از این تهمت تبرئه کرد (ابن شهر آشوب، مناقب آل ابی طالب، قم، المطبعة العلمیة، ج 4، ص 387-الطبری، محمد بن جریر بن رستم، دلائل الامامة، الطبعة الثالثة، قم، منشورات الرضی، 1363 ه. ق، ص 201-204) .
منابع مقاله: سیره پیشوایان، پیشوایی، مهدی
اللهم عجل لولیک الفرج